تعالی سازمانی

«تجربه سفر تعالی با توسعه افراد و سیستم های مدیریتی »

باده در جوشش گداي جوش ماست

چرخ در گردش اسير هوش ماست

 باده از ما هست شد ، ني ما از او

قالب از ما هست شد ، ني ما از او

(مولانا)

تعالی به معنی تکرار و تمرین بسیار خوب در مدیریت سازمان و دستیابی به اهداف است. مدل تعالي ، ساختار مديريتي است که با تکيه براصول و مفاهيم اساسي و توجه داشتن به معيارهاي اصلي مديريت کيفيت فراگير و سيستم خودارزيابي موجبات پيشرفت و بهسازي را فراهم مي کند. مدل تعالي، ابزاري جهت سنجش ميزان استقرار سيستمها در سازمان و خودارزيابي و راهنمايي است که مسير فعاليت مديران را براي بهبود عملکرد شناسايي و تعيين مي کند . بنابراين پيام کليدي مدل تعالي متکي بر پاسخ دادن به دو سوال است که چگونه اين مدل بعنوان يک ساختار مديريتي مناسب و منطقي شناسايي مي شود و چه کساني مي توانند در اين زنجيره ارتباط و تعاملات نقش اساسي را ايفا کند.

تعالي سازماني را مي‌توان رشد و ارتقاي سطح يك سازمان در تمامي ابعاد آن دانست؛ به گونه‌اي كه با كسب رضايتمندي مطلوب كليه ذي‌نفعان و ايجاد تعادل بين خواسته‌ها و انتظارات آنها، احتمال موفقيت سازمان در بلندمدت افزايش مي‌يابد. در جهت نيل به تعالي سازماني مي‌توان از مدل‌هاي مختلفي استفاده نمود.

مدلهای تعالي سازماني به عنوان يک ابزار فراگير و با نگرش جامع به تمامي زواياي سازمان ها ، به کمک مديران مي آيند تا آنها را در شناخت دقيق تر سازمان خود ياري کنند . اين مدلها براي سنجش و مقايسه عملکرد سازمان ها نيز به کار ميروند و ضمن اينکه يک سازمان را قادر مي سازند تا ميزان موفقيتهاي خود را در اجراي برنامه ها در مقاطع زماني مختلف مورد ارزيابي قرار دهد ، نقاط قوت و ضعف خود را شناسائي و پروژه هايي را تعريف و به سمت تعالي حرکت نمايد. مدل تعالی اين امکان را نيز فراهم مي کند تا عملکرد خود را با ساير سازمانها به ويژه به بهترين آنها مقايسه کند. براي متعالي تر شدن از آنچه هستيم، به دگرگوني ساختارها و رفتارها نيازمنديم. مسیر برتری و تعالی سازمانی، شناسایی، تشخیص، توسعه و گسترش موفقیت در یک سازمان است.آنچه كه در مسير حركت تعالي جويانه بسيار حائز اهميت است ، برقراري سيكل تغيير و بهبود با استفاده از نوآوري ، خلاقيت و يادگيري سازماني بصورت مستمر و بي وقفه مي باشد .

مدل‌های سرآمدی در واقع ترکیبی از دانش و اعتقادات افراد اندیشمند در ارتباط با سرآمدی بنگاه‌های مختلف و آنچه که در عمل اتفاق افتاده است، می‌باشد. به عبارتی تمام مدل‌های سرآمدی کسب و کار موفق، ترکیبی از اعتقادات افراد برجسته را جمع‌آوری کرده و آن‌ها را در محیط‌های مختلف برده و از این محیط‌های موفق دریافته‌اند که رفتار یک سازمان، یعنی یک کسب و کار موفق چگونه است. این موارد در محیط عملی آزمایش، و در نهایت به عنوان یک مدل سرآمدی مطرح گردیده‌اند که چون در این مدل‌ها، قواعد کسب و کار کنار هم قرارگرفته‌اند به این مدل‌ها ، مدل سرآمدی کسب و کار می‌گویند.

همچنان در بیش از 80 کشور جهان از مدل های تعالی سازمانی برای ارتقای عملکرد سازمان ها استفاده می شود. بر اساس مطالعه ای که توسط شرکت مشاوره ای مدیریت بِین در سالهای اخیر انجام شده است، الگو های تعالی سازمانی یکی از پر طرفدارترین ابزارهای مدیریتی در میان سازمان ها هستند.

در بین مدل‌های تعالی کسب و کار، مدل بنیاد مدیریت کیفیت اروپا EFQM عمومیت داشته و استقبال بیشتری در سطح جهان داشته است . مدل سرآمدی EFQM عبارت‌است از ابزاری عملی برای کمک به سازمان‌ها در جهت برقراری سیستم مدیریتی مناسب از طریق سنجیدن این‌که درکجای مسیر تعالی قرار دارند. همچنین کمک به آن‌ها برای شناخت فاصله‌هایی که باید پرکنند و سپس ارائه راه حل می‌باشد.

در حال حاضر مدل های بالدریج، EFQM و جایزه کیفیت ژاپن، معروفترین مدل های تعالی هستند.البته بیش از 80 کشوری که مدل های تعالی سازمانی را در بین سازمان های خود توسعه داده اند، غالبا از مدل هایEFQM و بالدریج استفاده کرده یا از آنها الهام گرفته اند. مدل های تعالی سازمانی بر این واقعیت تاکید دارند که بقا در رقابت جهانی ، مستلزم بهبود عملکرد در مقیاس جهانی است.این مدل ها با ارائه معیار های ارزیابی ، خطوط راهنمایی برای سازمان ها ایجاد می کنند تا پیشرفت ها و عملکرد خود را در زمینه تعالی سازمانی اندازه گیری کنند. در پایان تعدادی از مهمترین مزایای کاربست مدل تعالی سازمانی عبارتند از :

• برخورداری این مدل از دیدگاه سیستماتیک و فراگیر• مدیریت مبتنی برفرآیند های سازمانی
• توجه ویژه به نتایج کسب شده توسط سازمان
• كسب رضـايتــمندي كليـــه ذينفعــان
• ارزیابی مبتنی بر واقعیت
• شناسایی نقاط قوت و زمینه های قابل بهبود
• تبادل تجربیات درون و برون سازمانی با بکارگیری ابزار بهینه کاوی (Benchmarking)
• استفاده از رویکرد خود ارزیابی به منظور تعالی سازمان
• ايجاد تعادل بين خواسته ها و انتظارات كليه ذينفعان
• تضمين موفقيت سازمان در بلند مدت
• مشاركت گسترده كاركنان
• به منظور نشان دادن تصويري واقعي از كيفيت فعاليت‌هاي سازمان
• ساختاري براي سيستم مديريتي سازمان
• ابزاري براي خودارزيابي به منظور تعيين موقعيت سازمانها در مسير تعالي
• كمك به درك فاصله بين اهداف و واقعيتها و ترغيب سازمانها به يافتن راه حلهاي بهبود
• مبنايي براي ايجاد زبان و تفكر مشترك در تمامي ابعاد سازمان و در همه حوزه هاي عملكرد
• چـارچــوبي براي درك وضعيت اقـــدامات انجــام شده، حذف دوباره كاري ها و تشخيص انحرافات
• ايجاد انگيزه رقابت در سازمانها براي بهبود دائمي كيفيت فرايندها ، محصولات و خدمات توليدي
• به منظور شناسايي حوزه‌هاي تمركز فعاليت‌هاي بهبود
• به منظور تشويق يادگيري از طريق بهينه‌كاوي‌هاي داخلي و خارجي
• به منظور درك محرك‌هايي كه موجب نتايج كسب وكار مي‌شوند
• به منظور گذر از « يا » به « و » در دستیابي به نتايج .

اگر استفاده از مدل در حد «شعار» باشد و فلسفه موجود در بطن مدل تعالي توسط مديريت ارشد سازمان درك نشده و يا پشتيباني لازم از اجراي آن انجام نشود، هيچ بهبودي در سازمان حاصل نخواهد شد. شرط اساسی تعالی، اعتقاد و عمل به آنها در تمامی سازمان به ویژه مدیران ارشد آن می باشد. قابل توجه بوده که همواره انواع مدلها و سیستمهای مدیریتی با مفاهیم ، مزایا و معایبی ، یکی پس از دیگری آمده و منسوخ می شوند و چه بسا این اتفاق در آینده نه چندان دور، برای مدل تعالی سازمانی نیز اتفاق افتد. اما آنچه همیشه اصل و پایدار است ، نگرش و تفکری کاربردی از درون ، جهت بکارگیری هر مدل یا روش مدیریتی در تفکر و باور افراد ، سازمانها و رهبران آنها می باشد. در یک کلام، مسیر برتری و تعالی سازمانی، مسیر شناسایی، تشخیص، توسعه و گسترش موفقیت در یک سازمان است. این مدل راهنمایی است جهت درك فاصله، بين اهداف ، واقعيتها و چشم انداز آرمانی یک سازمان متفکر با رهبرانی فرهیخته و تعالی اندیش.

روش و سبک خدمات مشاوره اینجانب در این پروژه تحول سازمانی به صورت فراگیر و با توجه به شایستگیهای فردی و تکیه بر دانش ،قابلیت و تخصصهای افراد و گروههای کاری در سازمان بنا و پی ریزی می گردد. در اولین مرحله اجرا پس از آموزشهای کارگاهی و عملیاتی مدل تعالی سازمانی با هدف کاربست دانش تعالی در عمل متناسب با مشاغل ، اهداف فردی و سازمانی تشریح می شود. سپس گروه ها و کمیته های کاری بر اساس سمت ، تخصص ، علاقه مندی افراد و ساختار سازمانی مصوب ، تشکیل شده ، شرح وظایف تخصصی هر عضو درکمیته های تعالی سازمانی تدوین و ابلاغ گردیده و بر اساس این مرحله فوق مهم ، سازمان با یک رویکرد تیمی ، اقدام به خوداظهاری و سپس خودارزیابی نموده تا در این فرآیند از طریق اجماع و خردجمعی ، بهترین و موثرترین برنامه های بهبود استخراج و اولویت بندی شوند . دستاوردهای کلیدی این اقدامات براساس ارزشهای محوری اینجانب همان گونه که در ارکان جهت ساز ، استراتژیها و مدل کسب وکار شخصی ام به دقت طرح و تبیین شده است.

ارزش های پیشنهادی من عبارتند از:

• تقویت تفکر انتقادی در کارکنان جهت بکارگیری ،بهبود و توسعه کلیه سیستمها و سامانه های مدیریت موجود در شرکت .• تقویت کار تیمی و مشارکت در فرآیند بهبود ، تعالی ، نوآوری و کارآفرینی سازمانی .
• ایجاد رقابت و انگیزه در یادگیری ، ارزیابی واقعیتها و تعریف پروژه های کارا و اثربخش .
• ایجاد توانمندی استراتژیک در تعریف (تدوین )، اجرا و کنترل فرآیندهای بهبود هر فرد در فرآیندهای تحت مالکیت خود .
• ایجاد توانمندی بسیار مناسب در ارائه و اظهار قابلیتهای فردی و سازمانی (نکته : در اکثر موارد ملاحظه شده که افراد بدلیل عدم آگاهی و قابلیتهای سازمانی از مشارکت فعالانه و موثر در فرآیندهایی نظیر:آموزش،کارهای تیمی، ممیزی و ارزیابی گریزانند) .

نکته : در این مسیر مشاور با نقش تسهیلگری و ارائه تجربیات و نمونه های موفق و برتر ، کمک نموده تا فرآیند خود اظهاری و خودارزیابی با کمترین خطا انجام شده تا تیمها و کمیته های تعالی شرکت بتوانند با یک رویکرد منطقی و یکپارچه به تعریف بهترین اقدامات و برنامه های بهبود نائل آیند . جهت انجام این کار ابتدا ساختار تیم به همراه شرح وظایف و روش ارزیابی عملکرد کمیته ها تعریف و تعیین گردید.

ضمن تشکر از شما بابت مطالعه و بررسی موضوعات و توانمندی های ارائه شده ، درخواست خود را مشخص کرده و از طریق لینک زیر تکمیل نمایید تا در اولین فرصت با شما تماس گرفته شود .